گوشــــــــه‌ای از دردهای عاشورا در منابع معتبر تاریخی

   

    تمام لشکر یکی پس از دیگری، جان خود را در جنگ با دشمن از دست دادند و سرانجام تنها دو نفر باقی ماندند. یکی حسین(ع) و دیگر برادر ناتنی او، عباس بن علی، که پرچم دار لشکر عاشورا در کربلا بود. عباسی که به خاطر قدرت بدنی و شجاعت و زیبایی فوق العاده، به قمر بنی هاشم شهرت داشت؛ حامی بزرگ حسین(ع) در سراسر دوران شکنجه و گرفتاری....

   اکنون زمان آن فرا رسیده بود که خود را به پیش شمشیرهای ارتش خون آشام اموی بیندازد. هر دو برادر با قلب‌های شکسته، پریشان و آغشته به خون عزیزان خود، بر دشمن حمله‌ور شدند. عباس با خشمگینی، صف‌های دشمنان را به ژرفی شکافت، از حسین(ع) جدا شد و در فاصله‌ای دورتر کشته شد....

    حسین(ع)، خسته و تنها به خیمه ها بازگشت تا به زنان و کودکان وحشت‌زده و غم مبتلا درباره پیشامدهای پس از شهادتش، آنان را دلداری دهد و برای آخرین بار با آنان وداع کند. او در حالی‌که می‌کوشید کودک شیرخوار تشنه اش(علی اصغر) را که گریه می کرد، آرام کند، به آغوشش کشید و در همین هنگام تیری به پسر برخورد کرد.حسین(ع) دست‌هایش را با کودک مقتولش رو به آسمان بلند کرد  و به درگاه خدا برای عدالت و پاداش رنج‌هایش دعا کرد.

   حسین(ع)، خسته و درمانده، زخمی و به خون آغشته در کنار خیمه نشست. نیروهای اموی برای لحظه‌ای متزلزل شدند، مردد بودند که آیا نواده پیامبر(ص) را بکشند، سرانجام شمر با گروه کوچکی از سربازان پیش رفت، اما حتی او هم جرأت نکرد که آخرین ضربه را بر حسین(ع) وارد سازد، در آنجا فقط ستیزه‌ای بین آن‌ها رخ داد. سرانجام فرزند علی(ع)، برخاست و به طرف امویان حمله‌ور شد. در حالی که از هر طرف مورد حمله قرار گرفته بود؛ بالاخره درست در جلوی خیمه‌های خود با صورت بر روی زمین افتاد و در حالی که زنان و کودکان صحنه دردناک را مشاهده می‌کردند...

   عبدالله پسر حسن بن علی(ع)، کودک خردسال و جوان ترین فرزندان حسن(ع)، در حالی که از وحشت و ترس که زنان حرم هم نمی توانستند جلوش را بگیرند با عجله از خیمه بیرون رفت و دست‌های خود را به دور عمویش باز کرد تا او را محافظت نماید؛ شمشیری بر او وارد آمد و دست‌های این پسر را قطع کرد.....

   سرانجام سنان بن انس بن عمرو، شمشیر خود را دوباره بالا برد تا آخرین ضربه را بر حسین(ع) وارد سازد که در این هنگام زینب(س) از خیمه بیرون آمد و بر ابنسعد ، فریاد برآورد که :

 « ای عمربن سعد، آیا می بینی که ابوعبدالله(کنیه حسین) کشته می شود در حالی که تو ایستاده‌ای و آن را مشاهده می کنی؟»

   هیچ چیز نمی توانست یاری دهد.... سنان سرنواده پیامبرخدا(ص) را در جلوی خیمه در حالی که زنان و کودکان آن را مشاهده می کردند، بریـــد و گریه و فریاد از خیمه بیرون آمد.... خولی بن یزید الا صبحی نیز سر مبارک حسین(ع) را در حفاظت خود گرفت تا آن را به کوفه ببرد....

   اکنون مبارزه پایان یافته؛ سربازان دشمن به غارتگری و چپاول مشغول هستند؛ آنان لباس‌های حسین(ع)، شمشیر و هر چه را که در بدن داشت، دزدیدند. خیمه ها را غارت کردند و زینت آلات زنان، چمدان‌ها و حتی روسری زنان را نیز به یغما بردند..

  هنوز وحشی گری ها و درنده خویی های دشمن به پایان نرسیده بود. جسم حسین(ع) که اکنون با جراحات بسیار پاره پاره شده بود، زیر سم ستوران ده نفر سرباز سواره که داوطلب شده بودند تا آخرین بی حرمتی را به نواده پیامبر(ص) اعمال نمایند، قرار گرفت.....(رک، تاریخ رسل والملوک طبری،ج دوم، ص 347 به بعد ؛ البدایة و النهایة ابن کثیر،ج هشتم،ص184به بعد؛ الارشاد مفید، ج دوم،ص109به بعد و .....)


نظرات شما عزیزان:

یه روز خوب میاد...
ساعت18:04---11 آذر 1391
به گمانم
یادت پنجره احساسم را میكوبد
چرا كه در دلم
هواي دلتنگی بپاست!!
پس به قول هانیه جون: هیچ وقت زیر بارون نرو چون دلتنگی‌تو، خیس و خیس و خیس‌تر می کنه.....


نیلوفرآبی
ساعت20:01---8 آذر 1391
دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...
خوبی عزیزم؟


masoud
ساعت22:38---6 آذر 1391
سلام ممنون که همیشه به من سر میزنی من هم همیشه به وب شما سر میزنم اما گاهی حرفی برای گفتن ندارم اما از مطالب لذت میبرم



راستی متوجه آخرین پیام شما نشدم



میشه بفرمایید این متن چه معنی میده!!!!



آیا من اشتباهی کردم؟؟؟



سلامت باشید یک متن زیبا از زبان فرزندان حسین(ع)؛ تنها همیـــن.... در وبتان بیشتر توضیح خواهم داد


میــــــــــــــــــــــــــم
ساعت22:20---6 آذر 1391
عالی بود. از انتخابتان برای این متن، تشکر می کنم

جوجو
ساعت21:19---6 آذر 1391
متن فوق العاده ای بود.
متأثر شـــدم
ممنون


ش
ساعت15:24---6 آذر 1391
کاش باران بگیرد ...
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش "ها" کنم
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم ...
و خلاص!

سلام گل یاسم.مطلب خیلی زیبا و به جایی بود .واقعا تاثیر گذار بود.ممنونم.اجرت با سیدالشهدا};-


عاشق تنها
ساعت20:23---5 آذر 1391
خواهش شما لطف داري

کلبـــــــــه تنهــــــــــــــایی!!!
ساعت18:52---5 آذر 1391
میگن باهرکی دوست بشی شکل وفرم اون رومیگیری,
فکرشوبکن اگه باخدادوست بشی چه زیباشکل میگیری
روزهایتان پرازیادخدا


◕ جهـــــــــــان نمــا ◕
ساعت15:35---5 آذر 1391
سلام خوبید دوست خوبم / واقعا شما و وبتون فوق العاده اید
ابی


یک رهگذر
ساعت1:40---5 آذر 1391
به طور اتفاقی از وبتون دیدن کردم و با این مطلب رو به رو شدم.


همشو خوندم و برام جالب بود که در جایی از منابع مهم تاریخی ، مطلب دیدم چراکه تمامی مطالبی که معمولا در وبهای مختلف دیده ام ، بیشتر فقط سخنان یا مطالب کوتاهی از این موارد دارند.


به هر حال مطالب خلاصه و مفیدی درباره عاشورا و وقایع آن نوشته اید.


استفاده بسیاری از این متن بردم . چون یک تحقیق در همین باره دارم و می‌بایست تا آخر هفته ، تحویل استادم بدهم.


و بسیار ممنون از این که منابع خود را هم ذکر کرده اید البته تا جایی که اطلاع دارم فقط یکی از این کتاب ها ترجمه شده اند؛ اما بازم جای شکرش باقیه.


حتما در انتهای تحقیقم ، به وبگاه شما هم اشاره می کنم که منابع تحقیقم را از آن پیدا کردم.


بازم ممنون


ما رو هم دعا کنید سرکار خانم یاس گرامی
بسیار خرسندم از این که مطالب خلاصه ای که انتخاب کردم، برای یک سری از دوستان، مفید بوده است.
چرا که هدفم از این امر، تنها همین بود و بس...

با تشکر :یاس


اسما
ساعت23:13---4 آذر 1391
واااااااااااااااااااااااای که به اندازه ده تا روضه خوب، گریستم بر مظلومیت و در عین حال شجاعت امام حسین و یارانش.تمامه کاغذهای زیر دستم خیس شدند از اشک چشمم.

به قول شکیبای نازنین که گفته است:
واقعا بر آنان چه گذشته است؟؟!!
ممنونم از شما یاس عزیزم به خاطر به نمایش گذاشتن این مطالب تاریخی خوب و مهم. به دانستنی هایم افزوده شد.


shakiba
ساعت22:13---4 آذر 1391
چه گذشته است بر امام نازنینمان.
آه و فغان بر خاندان اموی


shakiba
ساعت22:12---4 آذر 1391
بسیار خوب بود.

خیلی خیلی خوب بود. گویی آن محیط را حس کردم.

آفرین بر شما با این پست خوبی که گذاشتید.
بابت این که مرا دلگرم کردید، متشکرم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • مال ای اس
  • آریس پیکس